این روزا...
سلام پسرک شیطون و دوست داشتنی مامان. این روزا دیگه توی خونه نمی مونی و کاملا ددری شدی. خیلی اوقات هم صبحها که بیدار میشی به من میگی بلند شو ، هوا یا اینکه میگی بپوش بپوش لباس ، هوا یعنی لباس بپوش من و ببر بیرون اما من فقط غروب میبرمت توی پارکینگ و تو با بچه ها ی بزرگتر از خودت بازی میکنی و اونا هم خیلی تو رو دوست دارن خلاصه اینقدر بازی میکنی که شبها هم زود میخوابی البته حدودا ١٠ ١١ شب یا هر موقع که ما بخوابیم تو زودتر از ما خوابت میبره. این روزا خیلی دلهره دارم و همش به فکر از شیر گرفتنت هستم و دارم تلاش میکنم تا بتونم از شیر بگیرمت چون روز به روز وابستگیت بیشتر میشه و کار من سختتر. آخه تو خیلی هم شیر نمی خ...
نویسنده :
مامان رادین
16:32